ديريست که ما منتظر روي تو هستيم
ما بند نجابت به تن اسم تو بستيم
ديريست که دلداده ما خانه نشين است
جاي قدمش بوسه به صد چاک زمين است
پلک دلم امشب به نبودت پر درد است
اين فصل کبود از غم هجران تو سرد است
اي صاحب اين ثانيه ها پس تو کجايي
فهميده ام اين جمعه گذشت و نمي يايي