کسوف - حدیث شیدایی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 87/11/8 | 1:50 عصر | نویسنده : شیدای وصل

آن زمان که خورشید دانست چشم ها به بودنش درآسمان عادت کرده

وقلب ها از یادش وفایده بودنش غافل گشته

وکسی شعاع های نورانی اش را که روشنی بخش هستی است ارج نمی نهد

در کسوف نشست

تاشاید ما را از غفلت درآورد و تلنگری دوباره زند.

وما که نخستین بار بود که روز بی خورشید را تجربه می کردیم

حیرت زده و سرگردان به دنبال خورشید گشتیم

وآنگاه که او را نیافتیم به خیال کودکانه خویش پنداشتیم

خورشید برای همیشه خاموش گشته است واز میان ما رخت بربسته

حال آنکه هنوز گرمای وجودش گرمابخش زندگی مان بود.

در همین افکار کودکانه غرق بودیم که ناگاه

انوارطلایی خورشید دوباره بر گونه هایمان تابید وچشمانمان را سویی دگر بخشید

از ان پس این سنتی گشت برای خورشید

وبعدها دریافتیم که این  ماه است که بر خورشید سایه افکنده

وجهره خورشید را از چشمان ما پوشانده

وآن زمان که خورشید در کسوف است همچنان گرمایش را بر زمین می تاباند

وبا چشمان مسلح می توان به دیدار خورشید رفت

ودانستیم این آیه ای است از آیات خداوندی که به شکرانه آن باید نماز بگذاریم.

کسوف خورشید آسمان یادآور کسوف خورشید دیگری است.

خورشیدی زمینی با وجودی آسمانی.

خورشیدی که سایه غفلت و سیاهی گناهان ما چهره او را پوشانده

وشگفتا که باز هم به خیال کودکانه خویش می پنداریم

خورشید از میان ما رخت بربسته

حال آنکه حیات  هستی به خورشید است

وهنوز گرمای لطف و مهربانی اش برزندگی مان می تابد

وچشمانی مسلح با سلاح ایمان و تقوی لازم است

تا توان دیدار رخسار خورشید را داشته باشد

پس بیایید با آب دیده وضو گرفته وبرای آمدن خورشید به نماز بیاستیم

چرا که روزی دوباره خورشید از کسوف برون خواهد آمد

وانوار طلایی اش روزگاران را روشنایی می بخشد

به امید آن روز

 

کسوف