شرمنده ام
شرمنده از نمک خوردن ونمکدان شکستن
از غرقه بودن در کرامت تو و از یاد بردنت
وممنون از تو
ازتوکه مثل همیشه کریمانه می گذری و اجازه نشستن ما خسته بالان را در حریمت می دهی
اگرچه توفیق هم جواری با تو را نداریم اما کبوتر دل ما هماره در صحن تو پرواز می کند
ای بانوی آفتاب
تو همشیره ماه و دخت خورشیدی
وایران سالیانی است که روشنی اش را وامدار تو وبرادر توست
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
وسالهاست که ما بوی مدینه را از بارگاه تو استشمام می کنیم
وهر زمان دلمان هوای مادر سادات را می کند ،سری به دیار تو می زنیم
بوی مدینه می وزد از شهر قم بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
هنگامی که شیطان به غلط در دیار تو پای نهاد به او خطاب کردند : قم
وآنگاه تو را مسیحای قم گذاشتند چرا که قم باتو جانی دوباره یافت
قم سالهاست با نفست زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
دل ما در کنار صحن آیینه ای تو صیقل خورده وآیینه ای می شود
و زلال اشکمان دل سیاه مان را می شوید
ما با تو در پناه تو آرام می شویم وقتی با ملائکه همگام می شویم که
بند دل ما به شبکه های ضریح تو گره خورده همانگونه که به پنجره فولاد برادرت گره خورده
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
ای فاطمه خفته در قم
تو معنای زندانی بودن پدر را خوب درک می کنی
پدر تو سالیانی دراز اسیر زندان بود
پس برای ما که پدرمان سالیانی است در زندان غیبت است دعا کن
واز خدا پایان اسراتش را بخواه
.: Weblog Themes By Pichak :.