وقتی ایام فاطمیه میشه
انگار یک حس دیگه ای داری ,با حس محرم وصفر فرق میکنه
یک سکوت وبغض عجیبی انگار ته گلوته
میخوای بترکه وسر واز کنه راحت شی
اما چیزی جلوتو میگیره
انگار میگه آرام تر گریه کن ؛ انگار صدات نباید بلندتر شه
انگار نباید این بغض سر واکنه
باید بمونه
باید باقی باشه
ولی فقط خدا میدونه تاکی؟!
انگار فاطمی بودن جرمه....
گریه برای فاطمه(س) جرمه....
مجلس عزای فاطمه (س)گرفتن جرمه...
چون جرم فاطمه (س)دوست داشتن علی (ع)بود
وعلی دوستی(ع)جرم است
بانوی من اگر 14 قرن پیش عده ای تورا وخانه تورا به جرم علی(ع) دوستی سوزانندند
اگر پیکرت را به خاطر هوادار علی (ع)بودن ومحب مرتضی بودن مجروح ساختند
امروز نوادگان همان لعینان به جرم دوستی تو وهمسرت شیعیان بحرینی ات را به آتش کشیده
ومجروح می سازند
تا نهضتی که تو در بعد شهادت پدرت رسول خدا(ص) برپا ساختی
وپرچمی را که تو براافراشتی در حمایت از امام زمانت امیرمومنان
علی بن ابیطالب (ع)
پایین بیاورند
وبغضمان را آنقدر در گلو نگه دارند تا خفقان ما را شاهد باشند
بانوی من اینان مرامشان ناجوانمردی است
واستدلالشان آتش
روزی خانه دختر رسول خدا
روزی کتاب خدا
روزی مسجد خانه خدا
وروزی خانه های دوستان تو که مومنان حقیقی به خدایند
به آتش می کشند
بانوی من سالهاست که ما در حسرت روزی به سر می بریم
که در کنار منتقم تو وآخرین فرزند از سلاله تو شمشیربر دست گرفته
بر این لعینان بتازیم
وپرچم عزای تو را به احتزاز درآوریم
ودر ساخت ضریحی با شکوه برای تو کمر همت بسته و رخت خادمی حرمت را بپوشیم
پس مگذار که تا آن روز آل سعود و....
فریاد ما را در نطفه خفه کنند
وپر وبال ما را بشکنند
دست ما وبرادران ما شیعیان بحرین را بگیر
که تنها جرم آنان دوستی تو وفرزندان توست
.: Weblog Themes By Pichak :.