سلام برشعبان وشموس طالعه اش
سلام بر شعبان و قمر های برآمده اش
سلام بر صاحب شعبان پیامبر مهر ومهربانی وبرخاندان گرامیش
شعبان شد وپیک عشق از راه آمد عطر نفس بقیه الله آمد
با جلوه سجاد وابالفضل وحسین یک ماه وسه خورشید در این ماه آمد
آری دوباره شعبان از راه رسید وآذین بندی خیابان های شهر نوید آمدن روزهایی مبارک را تداعی می کند
ودوباره آرزوی دیرینه مان را به خاطر می آورد
آرزویی که سالها در انتظار آنیم
که یکبار یکبار هم که شده کوچه های شهر را برای قدوم مولایمان آب وجارو کنیم
وخیابان های شهرمان را چراغان کنیم
ودر جشن میلادش شیرینی ظهور ش را بر کام دل بنشانیم
اما صد افسوس که جوانی ما به پیری گرآیید اما او نیامد
مولای من
از عشق توگفتیم ونمکگیر شدیم تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهی آمد آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم
شاید هم آرزوی ما اشتباه است
شاید می بایست پیش از آب وجاروی کوچه های شهر
دل و دیده خویش را ازهر آنچه غیر توست بشوییم وغبار غفلت مان را جاروب کنیم
شاید پیش از خیابانهای شهر باید دل خود را به نور معرفتت چراغان کنیم
ورنگ تو را بر دل زنیم
پس بیایید
که دیده ها را باید شست وجور دیگر باید دید
دیده ای خواهم که باشد شه شناس شاه را بشناسد اندر هر لباس
باشد که امسال در جشن میلادش
شیرینی مجالسمان کلام دلنشین وچهره ی دلربای او باشد
وجشن میلادش را در ظهورش به جشن بنشینیم
.: Weblog Themes By Pichak :.